چگونه می توان رابطه خود را با همسر وسواسی بهبود بخشید؟
تاریخ انتشار: ۱۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۰۶۱۸۳
انواع وسواس زندگی با همسر وسواسی مشکلات وسواس فکری همسر عشقتان را به او نشان دهید شک او را کم کنید هر جا به همسرت بدبین شدی به خودش بگو بدگمانی خود را به دیگرن منتقل نکنید درگیر رفتارهای وسواسی همسرتان نشوید همسرتان را به حضور در جمع تشویق کنید
به گزارش اقتصاد آنلاین، توجه بیش از حد به پاکیزگی با یه اصطلاح وسواس میتواند بسیار آزاردهنده باشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وسواس معمولا به دو شکل خودش را نشان میدهد.
وسواس عملی، رایجترین وسواس عملی، وسواس شستشو است که میتواند با چک کردن بیش از اندازه و کنتر مداوم همه چیز همراه باشد.
زندگی با همسر وسواسیشما باید بدانید که فرد وسواسی از کار خود لذت نمیبرد. او بیمر است و یک نیروی درونی او را مجبور به این رفتارها میکند. اگر به چشم بیمار به هسرتان نگاه کنید و بدانید که او قصد اذیت و آزار شما را ندارد بیشتر مراقبش هستید. مثلا شما شما شاکی هستید که چرا همسرتان ساعتها شیر آب را باز میگذارد و دستهایش را میشوید در حالی که همسرتان درست لحظهای که میخواهد شیر آب را ببندد صدایی به او میگوید که دستهای تو هنوز تمیز نشده و ممکن است بیمار شوید و مجبور میشود دوباره با شوینده بیشتر دستهایش را بشوید و وقتی میخواهد دوباره شیر آب را ببندد فکر دیگری مانع میشود که بی توجهی به آن فکر باعث ایجاد اضطراب و عذاب وجدان در او میشود. اگر به چشم بیمار به این احساس همسرتان نگاه کنید متوجه خواهید شد با چه افکار سخت و دردناکی سر و کله میزند و به جای این که عصبی شوید نسبت به او احساس دلسوزی پیدا میکنید. وسواس در گروه بیماریهای اضطرابی قرار میگیرد که آرامش فرد را میگیرد بنابراین باید طوری رفتار کنید که استرس او کمتر شود. هرچه اضطراب در اطراف همسرتان بیشتر باشد کارهای وسواسی بیشتری از خود بروز میدهد. گاهی میتوان با مراجعه به مشاور و تجویز دارو، مشکل را کمتر کرد، ولی برای درمان وسواس باید صبور باشید. همسر مناسب شخصیت وسواسی باید کمی صبور باشد و مشکلات روحی روانی نیاز به دوره درمانی طولانی تری نسبت به مشکلات جسمی دارند.
مشکلات وسواس فکری همسروسواس فکری باعث میشود که بیماران همواره به دنبال کشف و اثبات خیانت همسرشان باشند و به همه چیز شک کنند. همین وسواس فکری کم کم منجر به ناسازگاری و بداخلاقی و دعواهای هر روزه میشود.
وسواس فکری، آرامش برایتان نمیگذارد مدام کارهای همسرتانرا کنترل میکنید، او را تعقیب میکنید، جیب هایش را میگردید و هر اتفاقی باث میشود به خیانت او فکرکنید و هیچ دلیلی شما را قانع نمیکند که اشتباه میکنید. اگر وسواس فکری درمان نشود تا آخر عمر برایتان مشکل ایجاد میکند و باعث جدایی بین شما میشود. وسواس فکری با طلاق هم درمان نمیشود شما در رابطه بعدی هم آرامش را تجربه نخواهید کرد و به مرور دچار همین مشکل شده و زندگی را برای همسرتان جهنم میکنید و با مشکلات جدیدتر روبرو میشود.
در صورتی که همسرتان مبتلا به وسواس فکری شده دست از لجبازی بردارید و به صورت منطقی به مشکلتان نگاه کنید. باید بدانید این همسر به اصطلاح وسواسی، شما را دوست دارد و به فرزندانش علاقمد است و مسلما خودش هم از این شرایط ناراحت است و ازار میبیند. همسر مناسب شخصیت وسواسی باید به رفتار نابخردانه همسرش به چشم بیماری نگاه کند و برای درمان او به مشاور مراجعه کرده و صبور باشد. داد و بیداد کردن و تهدید به طلاق کردن فقط میتواند شرایط را بدتر کند و اوضاع پیچیدهتر شود.
اگر همسرت دیر به خانه میآید دلیلی بر خیانت او نیست شاید زندگی در خانه را اینقدر برایش غیرقابل تحمل کردهای که ترجیح میدهد زمان کمتری با شما روبرو شود، شاید مشغول کرای بوده شاید به دیدن دوست یا آشنا رفته شایددر جلسهای شرکت کرده.
عشقتان را به او نشان دهیدشما باید عشقتان را به او نشان دهید و طوری با او رفتار کنید که مطمئن شود هیچ کس نمیتواند جایش را بگیرد. مطالعه کافی در زمینه مشکل همسرتان داشته باشید و آگاهی او را در این زمینه افزایش دهید. سعی کنید درگ کنید همسرتان قصد لجبازی با شما را ندارد و هدفش محافظت از سلامت خودش و شماست بنابراین باید با مشکلش همدردی کنید.
شک او را کم کنیدهرگزی چیزی را از او پنهان نکنید. اجازه دهید پیامک هایتان را بخواند رمز گوشیتان را به او بدهید، مراقب باشید کاری نکنید که منجر به شک او شود، چه اشکالی دارد اگر جیب شما را بگردد. اگر کاری برای انجام دا دن ندارید، زودتر به خانه برگردید. اگر کمی دیر کردید علت دیرآمدنتان را توضیح دهید، به او دروغ نگویید و اگر کاری کردی که منجر به شک او شد همان موقع برایش توضیح بدهید.
هر جا به همسرت بدبین شدی به خودش بگوهر کاری که باعث بدبینی شده است را با خودش در میان بگذارید و اجازه ندهید شک در دلتان ریشه بدواند. در نهایت آرامش و بدون عصبانیت و کنایه و اعتراض فکرتان را به او بگویید و به پاسخش گوش بدهید. اگر دلایلی که برایتان آورد شکتان را برطرف نکرد میتوانید در موردش تحقیق کنید. اگر موقع تحقیق متوجه دروغ همسرت شدی هنوز هم دلیلی بر خیانت او نیست شاید به خاطر عصبی نشدن شما مجبور شده داستان را طور دیگری تعریف کند که شرایط خانه بدتر نشود. اگر سوالی از او پرسیدی و جواب قانع کنندهای ندشت دلیل بر خیانت نیست، ممکن است مطلب را فراموش کرده باشد یا به خاطر رفتار شما دست و پایش را گم کرده باشد. به او فرصت بده تا وقایع را به یاد بیاورد.
بدگمانی خود را به دیگرن منتقل نکنیدبه هیچ عنوان بدگمانیهای بیمارگونه خود را با دیگران در مین نگذارید، احتمال این که از آنها علیه شما و به هم خوردن زندگیتان یا به چنگ آوردن همسرتان استفاده شود بسیار زیاد است. شاید فردی که با او دردل کرده اید بی تجربه و ساده باشد و از روی دلسوزی باعث شود شرایط شما بدتر شود. اگر نیاز به مشورت داشتید با مشاور متخصص یا یک فرد عاقل و خیرخواه مشورت کنید.
درگیر رفتارهای وسواسی همسرتان نشویدافراد مبتلا به وسواس درگیر کارهای تکراری میشوند مثلا ممکن است از شما بخواهند چندین بار وسایل را چک کنید و دائما در حال شستشو هستند. اگر میخواهید به درمان همسرتان کمک کنید نباید به کارهای وسواس گونه او تن بدهید، چون دلسوزی شما در این مورد باعث تقویت بیماری میشود. فراموش نکنید که گوش دادن به حرف یک وسواسی شاید فقط دورهای کوتاه از آرامش به همراه داشته باشید، ولی به مرور وسواس او شدیدتر خواهد شد. اگر همسرتان به حرف شما برای کنترل رفتارهای وسواسی توجهی نمیکند یا قصدی برای اصلاح ندارد به تصور این که در حال لجبازی با شماست، مقابله به مثل نکنید. آرام بمانید و به او بگویید رفتارهایش شما را خسته میکند. مراقب باشید که کلامتان همراه با تحقیر نباشد.
همسرتان را به حضور در جمع تشویق کنیدحاضر نشدن در جمع خانواده و دوستان به دلیل شرایطی که دارید باعث میشود افسرده و منزوی شوید، بنابراین او را تشویق کنید که در جمع شرکت کند تا استرس و اضطرابش کمتر شود.
منبع: بیتوتهمنبع: اقتصاد آنلاین
کلیدواژه: سبک زندگی اخبار عمومی همسر وسواس وسواس فکری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۰۶۱۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرک کشیدن در موبایل همسر باعث قتل شد
مرد جوانی که به اتهام قتل زن مورد علاقهاش مقابل چشم رهگذران در خیابان دستگیر شده مدعی است فقط میخواسته گوشی تلفن همراه او را وارسی کند.
به گزارش مشرق، ۲۶ فروردین امسال، صدای درگیری و فریادهای زن و مردی جوان در یکی از خیابانهای شمال تهران توجه رهگذران را به خود جلب کرد. رهگذران که شاهد درگیری بودند، ناگهان با صحنه تلخ و عجیبی مواجه شدند.
مرد جوان گوشی تلفن همراهی در دست داشت و زن جوان با اصرار از او میخواست گوشیاش را پس بدهد اما در یک لحظه مرد عصبانی دست به جیب شد و با بیرون آوردن یک چاقو ضربات متعددی به زن جوان زد و پا به فرار گذاشت.شاهدان بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتند و زن جوان به بیمارستان منتقل شد اما ۱۹ ضربه چاقو او را به کام مرگ کشاند. گزارش قتل زن جوان به بازپرس سالار صنعتگر اعلام شد و تیم جنایی تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت آغاز کردند.
هویتی برای قاتل
با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل، مشخص شد محل سکونت زن جوان چند خیابان پایینتر از محل قتل بوده است. یکی از شاهدان در تحقیقات گفت: زن جوان اصرار داشت که گوشی تلفن همراهش را از قاتل بگیرد اما او ممانعت میکرد و میخواست محتویات داخل گوشی را ببیند. به همین دلیل مقتول به دنبال مرد جوان میدوید و فریاد میکشید.
خیلی زود محل زندگی مقتول و خانوادهاش شناسایی شد و در تحقیقات از آنها مشخص شد مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده و با فرزندش زندگی میکرده است. مدتی قبل او با مردی به نام پژمان آشنا شد.
اما بعد از چند ماه زن جوان تصمیم به جدایی گرفت اما مرد جوان موافق جدایی نبود. با این اطلاعات احتمال ارتکاب قتل از سوی پژمان قوت گرفت و کارآگاهان با دریافت عکس وی و نشان دادن به شاهدان ماجرا مطمئن شدند که قتل از سوی او رخ داده است.
همچنین کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل درگیری تصاویر ضارب را بدست آوردند که با تطبیق عکسی که از پژمان در دست داشتند، تأیید میکرد که او قاتل فراری است.
دستگیری در شمال
با شناسایی هویت قاتل، تیم تحقیق راهی محل زندگی او شدند، اما مرد جوان آنجا را ترک و فرار کرده بود. تحقیقات برای شناسایی متهم ادامه داشت تا اینکه رد او در یکی از شهرهای شمالی کشور بدست آمد. کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت، پس از هماهنگیهای قضایی، راهی محل مخفیگاه متهم شده و او را بازداشت کردند.
متهم پس از انتقال به پایتخت، به قتل ناخواسته زن جوان اعتراف کرد. پژمان، برای تکمیل تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی پایتخت به اداره آگاهی منتقل شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
نمیدانستم مرتکب قتل شدهام
مرد جوان که به اتهام قتل بازداشت شده، مدعی است پس از ضربه زدن به زن جوان و هنگام فرار از اینکه زن مورد علاقهاش به قتل رسیده بود، اطلاع نداشته و بعد از دستگیری متوجه شده است.
با مقتول چطور آشنا شدی؟
۵ ماه قبل در یکی از خیابانهای شمال تهران با او آشنا شدم. رابطهمان اوایل در حد تلفن و پیامک بود، اما کم کم قرار ملاقاتها شروع شد و مدام همدیگر را میدیدیم. به خودم که آمدم متوجه شدم او را خیلی دوست دارم و او همان زنی است که سالها دنبالش بودم.
با این همه علاقه چرا او را به قتل رساندی؟
قصدم کشتن نبود. اصلاً نمیدانستم که او را کشتهام. وقتی او را زدم و فرار کردم نگران حالش بودم اما جرأت نمیکردم تماس بگیرم.
میدانستم پلیس در تعقیبم است و میترسیدم که لو بروم از طرفی هراس این را داشتم که بشنوم او کشته شده است.
چرا تلفنش را گرفته بودی؟
شک کرده بودم. رابطه ما خیلی خوب بود اما از یک هفته قبل از قتل همه چیز تغییر کرد. رفتارش سرد شده بود و تلفنهایم را پاسخ نمیداد. از هر ۱۰ پیام یک پیام را جواب میداد. پیگیر رفتارش شدم و او گفت که دیگر نمیخواهد با من ادامه دهد و خواست که با او تماس نگیرم.
چرا؟
خودم هم نمیدانم، رابطهمان خوب بود و حتی قرار بود با هم ازدواج کنیم. اما یک دفعه تغییر کرد، احساس میکردم شخص دیگری وارد زندگیاش شده است و باید به این موضوع پی میبردم.
روز حادثه چه اتفاقی افتاد؟
به مقابل خانهاش رفتم و از او خواستم گوشی تلفن همراهش را بدهد تا آن را بررسی کنم. تصور میکردم اگر پای شخص سومی در این میان باشد، بیشک پیامها یا تماسهایش را در گوشی میبینم. اما او نمیخواست تلفنش را ببینم و زمانی که گوشی او را به زور گرفتم، تا چند خیابان آن طرفتر دنبالم آمد.
چرا چاقو داشتی؟
چاقو را بردم تا او را بترسانم و بتوانم گوشی تلفن همراهش را بگیرم و با بدست آمدن رمز گوشی، وارد آن شوم و بفهمم که آیا به من خیانت کرده است یا خیر.
چند ضربه به او زدی؟
نمی دانم، خیلی عصبانی بودم. پلیس میگوید که ۱۹ ضربه زدهام. آن زمان چون حالم را نمیفهمیدم، به یاد ندارم چند ضربه زدهام.
منبع: روزنامه ایران